Thursday, April 05, 2007

دفاع از کودکان در برابر حجاب

ممنوعيت نقاب در مدارس انگليس کافي نيست
دفاع از کودکان در برابر حجاب


نوشته مريم نمازي
ترجمه سهیلا شریفی


بدنبال حکم دادگاه عالي انگلستان در دفاع از اقدام يکي از مدارس انگليس مبني بر ممنوع کردن پوشيدن نقاب براي دختران مدرسه اي آقاي آلن جانسون، مدير آمورش و پرورش انگلستان اين هفته اعلام کرد که مديران مدرسه مجاز هستند پوشيدن نقاب را براي دختران مدرسه اي ممنوع کنند. استدلال او و ديگران اين است که نقاب مانع ايجاد ارتباط در کلاس و مدرسه با ديگران، مانع يادگيري و باعث پيش آمدن احتمالات خطر است. همه اينها درست اما اينها همه فرعي و عوارض جانبي حجاب هستند، او و ديگران بر نکته اصلي انگشت نگذاشته اند
حجاب کودکان در هر شکل و شمايلي موجب آزار روحي دختران جوان است، آنها را به افراد فرودست تبديل مي کند، انها را در يک زندان متحرک نگه مي دارد و به آنها ياد مي دهد که تمام زندگيشان بخاطر جنسيتشان فرودست خواهند بود. آلن جانسون و دادگاه عالي بايد احکامي ارائه مي دادند که اين دختران و همه دختران محجبه را در مقابل اعتقادات والدينشان تا رسيدن به سني که بتوانند براي خودشان تصميم بگيرند، محافظت کند
فقط بخاطر اينکه پدر و مادر به چيزي اعتقاد دارند دليل نمي شود که اجازه داشته باشند به کودکانشان آسيب برسانند، اعتقاداتشان را به آنها تلقين کنند و يا چيزي را به آنها تحميل کنند. ما از دوره اي که کودکان املاک پدر و مادرشان محسوب مي شدند و پدر و مادرها مي توانستند هر کاري با آنها بکنند، راه درازي را پيموده ايم. امروز ديگر در انگلستان حداقل پدر و مادر اجازه ندارند بخاطر اينکه طبق دينشان تزريق خون ممنوع است کودکشان را از دريافت معالجات پزشکي محروم کنند، يا پدر و مادرها حق ندارند کودکانشان را گرسنگي بدهند و يا آنها را بزنند و يا مراسم دفع ارواح روي آنها پياده کنند و يا دخترانشان را ختنه کنند و يا در نه سالگي آنها را شوهر بدهند به اين بهانه که مذهبشان چنين حکم مي کند. با وجود اين اشکال ماهرانه تر اما به همان اندازه مضر آزار روحي کودکان، يعني حجاب همچنان مجاز است و در بهترين حالت بخاطر مذهب و فرهنگ نسبت به آن اغماض مي شود

با وجوديکه حجاب کودک مضر و کودک ازاري است، اما رهنمودهاي تازه همچنان انتخابي هستند و بنا به تصميم مديران مدرسه در بعضي از مدارس ممنوع مي شوند و در بعضي از مدارس ديگر ممنوع نيستند. مانند پرونده شبينه بيگم که پدرش بخاطر اينکه او مجاز باشد با چادرسر کلاس حاضر شود پرونده او را تا دادگاه عالي برد و نتيجه تصميمات دادگاه اين شد که او مدرسه قبلي اش را که به او اجازه نمي داد با چادر سر کلاس برود ترک کرده و در يک مدرسه ديگر که پوشيدن چادر در آن بلا مانع است ثبت نام کرده است. يعني در واقع کودک در دستان مسئولين مدارس و اولياي بچه ها رها مي شود که بر حسب اينکه چه ديدگاهي دارند و چه اندازه تحت تاثير امامان و رهبران مذهبي محل هستند براي سرنوشت آنها تصميم بگيرند. و اين نشان مي دهد که دولت تا چه اندازه مايل است بخاطر راضي کردن گروههاي مذهبي حقوق کودک را پايمال نمايد

حقيقت اما اين است که در حالي که امامان و اولياي کودکان و "رهبران" خودگمارده اقشار مختلف تلاش مي کنند دختران را از همان سنين کودکي آموزش دهند که از مردان فروترند و بايد جدا نگه داشته شوند و براي نقش خود يعني بردگي جنسي آماده شوند، در جامعه اي مانند انگليس دولت و سيستم آموزش و پرورش موظفند که دخالت کنند و از حقوق کودکان صرف نظر از( و حتي در تقابل با ) اينکه پدر و مادرشان چه کساني هستند و کجا بدنيا آمده اند، دفاع کنند

حجاب يک مسئله کاملا روشن و مشخص است. دولت موظف است که اطمينان حاصل کند که چيزي کودک را از ديگران جدا نمي کند و مانع تحرک و شادابي او نمي شود و او را از دسترسي به و استفاده از امکانات جامعه باز نمي دارد. کودکان حق دارند کودکي کنند و از ان لذت ببرند، استفاده از امکاناتي مانند استخر و زمين بازي و دخيل بودن آنها در فعاليتهاي کودکانه از حقوق اوليه آنهاست

در حاليکه وانمود مي شود حجاب چيزي است که دختر "انتخاب" مي کند، اما چنين چيزي معني ندارد. کودک معمولا کاري را انجام مي دهد که پدر و مادرش از او مي خواهند انجام دهد حتي اگر اينکار به ضررش باشد. کودکان مانند بزرگترها گزينه هاي مختلف ندارند که بتوانند انتخاب کنند. حتي اگر کودکاني باشند که بگويند خودشان انتخاب کرده اند که حجاب بپوشند، هنوز حجاب بايد براي کودکان ممنوع شود. همانطور که حتي اگر کودکي انتخاب کند که با پدر و مادري که او را آزار و اذيت جنسي يا روحي مي کنند بماند، دولت هنوز دخالت مي کند و کودک را تحت سرپرستي مي گيرد. حتي اگر در مواردي کودک انتخاب کند که مدرسه نرود و براي کمک به پدر و مادرش کار کند، دولت در اينموارد دخالت مي کند و اجازه نمي دهد. در مورد حجاب هم دقيقا بايد همينطور باشد

تا زماني که حق کودک بر حق پدر و مادر براي تحميل اعتقاداتشان بر او تقدم نداشته باشد، جامعه همچنان در حق شمار زيادي از دختران اجحاف مي کند و آنها را به يک زندگي تحت آپارتايد جنسي محکوم مي کند

2 comments:

Anonymous said...

salam
man motaghedam entekhab noe poshehs ye masale fardie va ghabol daram hejabe ejbari khososan baraye kodakan kheili sakhte .

Anonymous said...

فمینیست عزیز ، طبق گفته ی شما فقط باید با حجاب اجباری برای کودکان مبارزه کرد
یعنی اگر کودکی به میل خود (که غیر ممکن است کودکی به دور از تبلیغات اسلامی این کار را بکند) حجاب را انتخاب کرد ، هیچ اشکالی ندارد و احتمالا این هم جزء حق کودک محسوب می شود؟؟؟؟؟